ببینید من تو پست قبل جواب دوستام به سوالو گفتم حالا میخوام یکم درموردش بحرفم . 
عشق رو خودم تعریفی براش پیدا نکردم ولی میدونم عشق حرف زدن نیست و قربون صدقه رفتن هم نیست. عشق بیشتر عمله مثه کاری که فرهاد کرد و رفت کوه کند بخاطر عشقش. 
جوابا رو که میخوندم و یکم با شخصیتی که طرف مقابلم گفته میدیدم یه شباهتی هست توشون. 
مثلا یکی از کساییکه جوابو داد بم از اون اشخاصی بود که چندین نفرو به عنوان عشق تو دنیای مجازی داره. جوابشم خیلی کلی بود و بیشتر انگار عشق براش چیزه خاصی نیست و یه جور عادته . 
از حرف زدن آدما میشه شخصیتشونو فهمید یعنی میشه فهمید چی تو کلشون هست .

ولی خوب بینه حدود 50 نفر که پرسیدم هیشکی نگفت عشق خداست ... نمیدونم چرا ؟!

عشق رو خودم تجربه نکردم (از نوع زمینیش) ولی خوب میدونم که درد متعالی هست و دردای متعالی آدمو رشد میدن. شاید سخت باشه و آدم اذیت بشه اما عذاب نمیکشه از عشق. 
خداکنه که همیشه عاشق باشین . خوب و سرحال و بتونین اون غذای تلخی که دوستمون گفت رو تف نکنیم بیرون و بتونیم هضمش کنیم و بزرگ شیم. 
این شعرم از خودمه عروضش شاید رعایت نشده باشه چون خیلی تخصص تو شاعری ندارم هنوز.
اسمشو گذاشتم طریق عشق. 
اشاره به واحد بودن عشق و اینکه عشق رو خودمون انتخاب نمیکنیمو و خودش میاد توزندگیمون داره.